ساعت 4 بعدازظهر
بیحالم،
جلوی بخاری و زیر پتو دراز کشیدم.
ناگهان صدای زنگ درب بلند میشه؛
رانندهی آژانس و یک کیسه پلاستیک سنگین که اذعان میکنه برای شماست!!!
یکی از جلوههای خوشبختی این هست که، (بجز خانوادهات) کسی رو داشته باشی که وقتی میفهمه بیمار شدی، حواسش بهت همه جوره باشه.
یک دنیا دوستت دارم، فرشتهی پاک من.